سلام چند وقتی است که سلامت کردم

اما جواب ........

به قراری برسان این دل طوفانی را..........

الا ای چاه یارم را گرفتند...

ما عشق را پشت در این خانه دیدیم

زهرا در آتش است....

حیدر می سوزد ...

دست بر سینه زدن آسان است

کار دشوار دلم می خواهد

سینه را سینه زدن مرهم نیست

ضرب مسمار دلم می خواهد...

سلام

این شب ها و روزها

تنها

التماس دعا

التماس معجزه یا فاطمه الزهرا ..........

یا علی

سلام

هرچند این روز ها بوی عید می آید

اما ما قرار بود فروردین برویم کربلا

اما نشد

ولی یا حسین دلمان کربلاست هر چند پای سفره هفت سین هستیم

در سال جدیدمان کربلا قرار بده

یا حسین

که در این شور و نوا جامه دران ما را بس

گوشه ها را همه در گوشه^یشش گوشه بزن

  سلام! ضامن آهو، دل شکسته من    به پای بوس نگاهت، غریب می آید

             برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد     چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید.

السلام علیک یا ابا الحسن یا علی بن موسی ایها الرضا یا بن رسول الله یا حجه الله

 علی خلقه یا سیّد نا و مولانا انا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک الی الله و قدمناک

 بین یدی حاجاتنا

پی نوشت : سلام شهادت امام رضا (ع) به آقا امام جواد (َع) همه عاشقانش و خادمانش  به خصوص

بچه های جوادالائمه (ع)

تسلیت می گوییم

خـوش بـه حـال بچـه آهـويى كه تو

پـس بـيـا! مـن بـچه آهـو مى شوم

بچـه آهـويـى كـه تنها مانده است

بـچـه آهـويـى كـه تـنها و غـريب

در مـيـان دشت و صحرا مانده است

روز و شـب در انـتـظارم، پـس بيـا

دوسـت شـو بـا من، مرا هم ناز كن

بـنـد غـم را از دو پـاى كـوچـكم

بـا دو دسـت مـهـربـانـت باز كن

دوستان به مدت یک ماه در خدمت شما نیستیم عذر ما را به پذیرید از نگاه های همه شما ممنون خداحافظ

خیلی التماس دعا

در فقدان خاتم الانبیا صبرم کم شده و عزایم نمایان

ای دیده باران اشک فرو ریز و از اشک دریغ مکن

ای فرستاده خدا و برگزیده حق وای پناهگاه یتیمان وضعیفان

اگر می دیدی منبر ی  که تو بر بام آن می نشستی از پس روشنی ها

 در چه ظلمتی فرو رفته و چه تیرگی غریبی آن را فراگرفته

ای خدای من مولای من مرگم را برسان که من با زندگی قهر کرده ام

پدر جان قبله و محراب پس از تو چه خواهد شد؟

بابا چه کسی به داد دختر عزیز مرده ات خواهد رسید؟

پدر جان یکه و تنها مانده ام ودر کار خود حیران و سرگردان

پدر جان پس از تو قرآن محکم و مهبط جبرئیل و مکان میکائیل غریب شد

پدر جان پس از تو زمانه میل به ادبار یافت دنیا دگرگون شد 

پدر جان یتیمان و بیوه زنان پس از تو که را دارند ؟

پدر جان این امت پس از تو تا قیامت به که دلخوش باشد؟

پدر جان بعد از تو ما درمانده شدیم      پدر جان بعد از تو مردم از ما روی گرداندند

 چه کنم پدر ؟

کوه ها ووحوش و پرندگان و زمین همه به تبع آسمان برتو گریستند

محراب و درس قرآن صبح و شام ضجه زدند و شیون کردند

و اسلام برتو گریست اسلامی که با رفتن تو غریب شد

                 خدایا مرگم را برسان که من از حیات بریده ام

                                                                                                              «بیت الاحزان:»

به بازار عـمـل با دست خالـی
من و مهر تو ای مولی المَوالی


مپرس از من که بودم یا که هستم
گــنهکـارم ولـی دل بـر تـو بسـتم


اگــر باشـد گــنـاه عـالَمـیـنـم
چه غم دارم که غمخوار حسینم


مسلمـانان حسـین ، مـادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد


ز جـور سـاربـان بـی مـروت
دگر انگشت و انگشتر ندارد


چرا رگ های او پر خاک گشته
مگـر در کــربـلا خـواهـر ندارد


چرا بر سینه اش دشمن نشسته
مگــر تـنـهــا شـده  ،  یـاور نـدارد

بانوی اربعین !

_{چهل روز است دارم از خودم سؤال می کنم...}

انگار

حسینی شدن ما

راهی جز

بی حسین شدن تو

نداشت...

سلام بر آن خواهری که

از قتلگاه تا خیمه گاه را

عقب عقب برگشت...

_{برادرش با اشاره خواهش کرده بود که نماند...تماشا نکند...}

سلام

در هرصورت ما را ببخشید به خاطر تاخیر پست شهادت حضرت رقیه(س) و

تولد امام موسی کاظم (ع) صاحب خیریه

امیدوارم حضرت رقیه خود دستمان را بگیرد و رها نکند

حسین جان  تندیس حرمت را در اتاقم روبه رویم گذاشتم لحظه به لحظه  خستگی

نگاهم را با دیدم پرچم سرخ حرم

رفع میکنم

هر وقت امیدم را از دست می دهم با حسرت نگاهی به تندیس روبه رویم می کنم که رویش نوشته است

السلام علیک یا حسین بن علی و منتظر فقط و فقط یک علیک السلام

حسین جان خیلی وقت است منتظر جواب سلامت نشسته ام

مگر نه این که میگویند (جواب سلام واجب است .....) من جواب می خواهم

یا حسین  منتظر میمانم تا کنار قتلگاه اصغرت ................

حالا ببین چه قدر التماست کنم ............

بی مقدمه میگویم باهم شروع کردیم به قول یکی از دوستانم

خانه اول: خانه

خانه دوم: مدرسه

خانه سوم:خوابگاه

خانه چهارم: دانشگاه

خانه پنجم: !

خانه ششم: خانه سالمندان

خان هفتم:آن آخری....

ابراهیم آباد :

 زندان

اتاق انتظار مرگ

ابراهیم

آباد د  آباد  برای پدرانمان  برای  مادرانمان

آباد را از ابراهیم برمی دارم

ویرانه خانه را بر جایش میگذارم برای ما آباداست امابرای آنها ..........

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید         قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

پدر بزرگ نداشتم هیچ وقت هم پدر بزرگم را ندیدم

اما امروز یک عالمه پدر بزرگ دیدم که من دوست داشتم آنها ژدر بزرگم باشند

چون پدر بزرگم را ندیده بودم اما آنها نوه هایشان را دیده بودن من نبودم .............

باعرض شرمندگی:سلام بعد از یک هفته روزتون مبارک دوستان

البته باید بگم ماهی و هر وقت از آب بگیری تازه است حالا صد رحمت به ما لااقل

تبریک که گفتیم

امید وارم هر سال روزتان بهتراز سال پیش باشد 

اس ام اس هایی که روز دانشجو برامون اومد از دانشجو بودن پشیمانمان کرد

ما برای تنوع چند تاش و میگیم براتون

        آخرش یک روز یک شعری می گویم

        که حضرت عباسش،

        باران بشود

        رود بشود

        دریا بشود

        برسد به خیمه ها....

       دل نوشت : دلمان این روزها علقمه  است  

                 یا باب الحوائج چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی ..............

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا

                                            بـه لطـمه‌هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش

                                            بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

میان ویرانه های افکارمان بار دیگر در آستانه ماه غم ،

 محرم ماه حسین  قرار گرفتیم

 دوباره وقت خانه تکانی رسیده، وقت آب و جارو کردن ...

هلال ماه غم که تصویر هلال فرزند زهرا بر آن کشیده شده است دو باره می آید ...

همتی ، خیزید زجا دل را سیاهکوبی کنید ،

 صدای کاروانی میاد دورادور ،

کاروانی پر از نور که جلوی آن حسین است

 و کنارش عباس و کمی آنطرف تر علی اکبر و در میان

چون جواهر گرانبها که بزرگان از آن محافظت می کنند زینب است و رقیه ،

 زینب است و سکینه ، زینب است و رباب ، زینب است و اهل خیام ،

 زینب است و اطفال و زینب است زینب است و زینب است ...

چه خانواده پر از شوری ، چه زیبا بازی می کنند کودکان آنان ،

 چه اذانی می گوید علی اکبر ، چه احترام دارد بی بی زینب ،

چه سایه ای افکنده بر سر این کاروان ابهت حضرت حسین بن علی

فرزند شیر خدا و شاهمردان ...

گویی غم به کاروان راه ندارد ...

عمریست غمت را

لابه لای نفس هایم ریخته ام

شاید که پس از مرگ تربتم بوی تو را گرفت ...

پی نوشت : این روز ها هیئت محبان نیز حال و هوای دیگری دارد

برگزاری مراسم روضه اباعبد الله هرشب ساعت ۲۰

نماز خانه دانشگاه اراک

جای همه رفقا خالی

این شب ها هر گوشه از مراسم ابا عبدالله نشستید دلتان شکست  التماس دعا

التماس دعا نه کار ما از دعا گذشته است التماس معجزه

یا علی

                              مراسم جشن عید غدیر روز یکشنبه ۲۲/۸/۹۰

                          در سالن شهید چمران دانشگاه علوم پایه برگزار شد 

                                                        و

                        سه شنبه ۲۴/۸/۹۰ مراسم خلوت یار ویژه عید غدیر

                             دست بچه های هیئت درد نکنه خسته نباشید

دل نوشت : خوشا به حال آن هایی که هستند در این مراسم ها هییییییییییییییی

دارم فکر می کنم امروز لباس نو پوشیدیم، به دیدن سادات رفتیم ، شیرینی خوردیم ، عیدی گرفتیم

گفتیم   الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین .....

ولی از فردا باید برویم سراغ لباس مشکی هایمان .......

آماده عزای محرم بشویم ..................

وبلاگ عزیزم به زودی باید لباس سیاه های تورا هم به تنت کنم .............

برف

اونقدر ذوق داشتم که تصمیم گرفتم این پست و به برف

اختصاص بدم

خورشید نه

شومینه­ای کوچک هم

می­تواند آدم برفی­ها رابه دریا برگرداند

شومینه­ای کوچک نه

خورشید هم نمی­تواند

آدم­های برفی را

از خواب ز مستانی بیدار کند.

وقتی آدم برفی ها مردند

شهر رفت زیر آب

وقتی آدم برفی ها مردند

دختره سر كوچه گریه كرد

وقتی آدم برفی ها مردند

مادر هویچ های آنها را ریخت توی غذا

وقتی آدم برفی ها مردند

پسر سر كوچه شروع كرد به دوباره ساختن

اما من

من تنها كاری كه كردم

با آفتاب قهر كردم

کودک نوشت : خدایا توی این شب های برفی سقف هیچ خانه چکه نکند   الهی آمین

خدا یا همه خانه ها گرم باشند . الهی آمین

دیشب کلی فکر این ها بودم  فکر سقف خونه ها شون

اونایی که با هامو پخش غذا اومدن این خونه ها را دیدن

خدایا سقف خونه هاشون